توسط عمار براى خديجه پيغام فرستاد كه اى بانوى عزيز، كنارهگيرى من از تو بدان جهت نيست كه كدورتى داشته باشم، تو همچنان عزيز و گرامى هستى. بلكه در اين كار از دستور پروردگار جهان اطاعت مى كنم، و خدا به مصالح آگاهتر است. اى خديجه، تو بانوى بزرگوار هستى كه خداوند، در هر روز چندين مرتبه به وجود تو بر فرشتگان خويش مباهات مىكند. شبها درب خانه را ببند و در بستر استراحت كن و منتظر دستور پروردگار عالم باش. من در اين مدت در خانهى فاطمه دختر اسد خواهم ماند.
خديجه بر طبق دستور رسول خدا رفتار كرد و در آن مدت از مفارقت همسر محبوب خويش و اندوه تنهايى مىگريست. چون چهل روز بدين منوال سپرى شد، فرشتهى خدا فرود آمد. غذائى از بهشت آورد و عرض كرد: امشب از اين غذاهاى بهشتى تناول كن.
رسول خدا با آن غذاهاى روحانى و بهشتى افطار كرد. هنگاميكه برخاست تا آمادهى نماز و عبادت شود، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: اى رسول گرامى خدا، امشب از نماز مستحبى بگذر و به سوى خانهى خديجه حركت كن زيرا خدا اراده نموده كه از صلب تو فرزند پاكيزهاى بيافريند.
پيغمبر اكرم با شتاب رهسپار خانهى خديجه شد.
خديجه مىگويد: در آن شب طبق معمول، درب خانه را بسته و در بستر استراحت كرده بودم. ناگهان صداى كوبيدن در بلند شد. گفتم: كيست؟ كه جز محمد (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) كسى سزاوار نيست درب اين خانه را بكوبد. آهنگ دلنشين پيغمبر بگوشم رسيد كه فرمود: باز كن، محمد هستم. شتابان در را باز كردم. با روى گشاده وارد خانه شد. طولى نكشيد كه نور فاطمه عليهاالسلام از صلب پدر به رحم مادر وارد شد.
مطلب ديگر آنكه: اعتكاف چهل روزه حضرت در خانه فاطمه بنت اسد، و شب زندهدارى و روزههاى مكرر و كنارهگيرى از مردم و از همسر بزرگوارش خديجه، شباهتى به دوران آغازين نزول وحى و روزهاى نخستين قبل از بعثت داشت آرى: در آن ايام آماده پذيرش تحفه الهى بود كه بزودى منشا پيدايش امامت و ولايت مىشد بلكه او ريشه اصلى درخت نبوت بود، همانگونه كه از حضرت باقر عليهالسلام وارد شده است.(1)
مطلب ديگر آنكه حضرت سنت و روش هميشگى خود را در هنگام افطار ترك كرده و آن غذا را به خود اختصاص داده و ديگران را از ورود به آن خانه منع كرد.
نكته ديگر آنكه: سنت خود را در تطهير و وضو گرفتن به هنگام ورود به خانه و آماده شدن براى نماز قبل از خوابيدن ترك كرد كه اين رها كردن سنت جاريه دلالت بر اهميت آن موضوع دارد.
نظرات شما عزیزان: